سبز نیوز

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای
سبز نیوز

سبز نیوز

مطالب کاربردی گیاهان زینتی.گیاهان دارویی.کشت قارچ.کشت گلخانه ای.تراریوم و بونسای

آفتکشهای کاربردی شیمیایی



کلسیم سیانامید Calcium cyanamide این ترکیب یک برگ ریز بوده و در موقع مصرف بهتر است که برگها خیس یا شبنم داشته باشد در دمای 17 درجه سانتیگراد بهتر اثر می‌نماید و زیر این دما و همچنین هوای خشک نباید آنرا مصرف نمود. در شرایط مناسب پس از استفاده از این مواد، ابتدا برگها زرد و سپس قرمز رنگ شده و در عرض مدت 10ـ18 روز می‌ریزند. زمان مصرف 10 روز قبل از برداشت محصول می‌باشد. مصرف بیش از اندازه، کاهش اثرات برگ‌ریزی را سبب می‌شود زیرا در این حالت برگها خشک ولی ریزش نمی‌کنند LD50آن 400 میلی‌گرم بر کیلوگرم است

کلرات منیزیم


کلرات منیزیم Magnesium chlorate این ماده به عنوان یک خشک کننده و برگ‌ریز مورد استفاده قرار می‌گیرد. دمای مناسب 18ـ17 درجه سانتیگراد و در دمای پایین‌تر اثر آن کاهش می‌یابد. این ماده سیستمیک نیست ولی قدرت نفوذ آن در برگها زیاد می‌باشد. زمانی که وارد گیاه می‌شود به صورت نیمه سیستمیک عمل می‌نماید. نفوذ آن در مدت یک ساعت صورت می‌گیرد. کلرات منیزیم در شرایط نبود رطوبت و یا شبنم نیز به خوبی در برگها نفوذ می‌نماید. وقتی به طور متوسط دو غوزه در یک بوته باز شده باشد باید آنرا مصرف نمود. این ترکیب باعث توقف یا قطع جریان آب در برگها شده، مانع عمل فتوسنتز، تجزیه کلروفیل و قطع متابولیسم کاربوهیدرات و پروتئین را در گیاه سبب می‌شود. همچنین مصرف بیش از اندازه این مواد، سبب خشک شدن برگها شده ولی ریزش برگ صورت نمی‌گیرد. این ترکیب امروزه به عنوان خشک کننده و برگ ریز در مزارع آفتابگردان، سوژا و چغندرقند بکار می‌رود. LD50 آن 620 میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی است.

کلرات - کلرات کلسیم


کلرات - کلرات کلسیم Calcium chlorate - chloride


این ترکیب به صورت محلول
با خاصیت خشک کننده و برگ ریز مصرف می‌شود. از نظر فیزیولوژیکی روی برگ گیاهان نظیر کلرات منیزیم عمل می‌نماید ولی در شرایط مساوی این ماده بطئی‌تر عمل می‌کند و باز شدن کند غوزه‌ها را به دنبال دارد. زمان مصرف آن هنگامی است که 1ـ4 غوزه باز شده باشد و میزان مصرف 30ـ20 کیلوگرم در هکتار است. هنگامی که به عنوان خشک کننده مصرف می‌گردد باید 50 درصد غوزه‌ها باز شده باشد. در این صورت میزان مصرف 50ـ40 کیلوگرم در هکتار توصیه می‌شود. LD50آن 1112 میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی است.

دی کوات


دی کوات Diquate


یک خشک کننده است که در مزارع چغندرقند بذری در موقعی که 30 تا 40 درصد بذور قهوه‌ای رنگ شده باشند به مقدار 5 تا 10 کیلوگرم در هکتار مصرف می‌شود. در زراعت یونجه بذری، یک هفته قبل از برداشت باید به مقدار 2 تا 4 کیلوگرم در هکتار مصرف گردد

سزامکس یا سزوکسان


سزامکس یا سزوکسان Sesamex = sesoxane


سزامگس یا سیزژیست با طیف تأثیر وسیع است که نه تنها روی پیرترینها بلکه روی سموم کاربامات و برخی از سموم فسفره و کلره نیز دارای اثر سینرژیستی مطلوبی است. به عنوان مثال این ماده روی آلترین بهتر از پی پرونیل بوتوکساید عمل می‌کند و در مطالعات انجام شده مشخص گردیده که در شرایط آزمایشگاهی این ترکیب اثر سیستم آنزیمی (Mixed-Function Oxidase) MFO را مهار می‌کند.

__________________
 

نیکوتین


نیکوتین Nicotine


این ماده الکالوئیدی است که از توتون استخراج شده و قابلیت حشره‌کشی بسیار جالبی دارد. توتون یکی از اولین گیاهانی است که خاصیت حشره‌کشی آن شناخته شده و بشر از آن برای کنترل حشرات استفاده کرده است به طوریکه اروپائیان در حدود 1690 میلادی از عصاره آن برای کنترل آفات مکنده استفاده کرده‌اند. بعداً مشخص شد که مادة مؤثره سمی آن الکالوئیدی به نام نیکوتین می‌باشد. اولین بار در سال 1763 به عنوان حشره‌کش بکار رفته است. در سال 1824 الکالوئید آن به صورت خالص استخراج گردید و در سال 1904 به طریق مصنوعی ساخته شد. نیکوتین چه به صورت خالص و یا به صورت سولفات به عنوان حشره‌کش تماسی و گوارشی و گاهی تدخینی بکار می‌رود. در بازار با نام تجارتی Black leaf یافت می‌شود. این فرآورده تجارتی دارای 40 درصد ماده مؤثره نیکوتین است. با افزودن یک ماده قلیایی به این ترکیب، ماده سمی آن یعنی نیکوتین آزاد می‌شود. نیکوتین خالص مایعی بی‌رنگ، بی‌بو و با نقطه جوش 47/2 درجه سانتیگراد است. در مجاورت هوا اکسیده شده و به رنگ قهوه‌ای و تیره درمی‌آید. بوی نامطبوعی دارد. نیکوتین با آب در دمای پایین‌تر از 6 درجه سانتیگراد قابل اختلاط است و در حلالهای آلی به خوبی حل می‌شود.

فرمول شیمیایی نیکوتین
نیکوتین به میزان 1 تا 8 درصد در گیاه توتون وجود دارد. برای پستانداران به شدت سمی است. 50LD آن از طریق گوارشی برای موش صحرایی 60ـ50 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن می‌باشد. علیه حشرات به ویژه شته‌ها نیز بسیار مؤثر می‌باشد.

در بین گونه‌های مختلف توتون فقط دو گونه Nicotina rostica، Nicotina tabacum به مقدار کافی الکالوئید نیکوتین دارند.

در برگهای N. tabacum 2 تا 5 درصد و در N. rostica 5 تا 14 درصد نیکوتین وجود دارد. در گیاه توتون 12 نوع الکالوئید شناسایی شده است و نیکوتین به تنهایی 98 درصد آنها را تشکیل می‌دهد. الکالوئیدهای آنابازین و نور نیکوتین از الکالوئیدهای دیگر گیاه توتون هستد که دارای خاصیت حشره‌کشی می‌باشند.

مقادیر LD50نیکوتین برای تعدادی از جانوران به شرح زیر است:

برای زنبور LD50عسل آن 315 میلی‌گرم بر کیلوگرم، سوسری آمریکایی 650 میلی‌گرم بر کیلوگرم، کرم ابریشم 40 میلی‌گرم بر کیلوگرم، سگ و خوک 5 میلی‌گرم بر کیلوگرم، خرگوش 9 میلی‌گرم بر کیلوگرم، موش صحرایی 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم.

از مقایسه مقادیر LD50فوق معلوم می‌گردد که نیکوتین برای مهره‌داران بسیاری سمی است زیرا می‌تواند اعمال استیل کولین را تقلید نماید یعنی آن دسته از اثراتی که در اثر تزریق استیل کولین در بدن حاصل می‌شود به وسیله نیکوتین نیز ایجاد می‌شود. نیکوتین در محل ارتباط عصب با ماهیچه اثر می‌گذارد و باعث قطع این ارتباط می‌شود و در نتیجه فلج ماهیچه را به دنبال دارد. نیکوتین و استیل کولین در مقدار کم باعث افزایش فعالیت و در مقدار زیاد باعث قطع فعالیت اعصاب و ماهیچه‌ها می‌شوند.

شباهت نیکوتین به استیل کولین ناشی از وضعیت فرمول ساختمانی آن و نیز فاصله دو اتم نیتروژن است که این فاصله در حدود 4.2 انگستروم می‌باشد که تقریباً نزدیک به فاصله گروههای عمل کننده مولکول استیل کولین است لذا بر اساس این شباهت نیکوتین گیرنده‌های استیل کولین را مورد حمله قرار می‌دهد. نیکوتین روی سیناپس گانگلیونی حشرات و سیناپس عصبی ماهیچه‌ای پستانداران به صورت انتخابی عمل می‌کند و سایر گیرنده‌های شناخته شده استیل کولین را مورد حمله قرار نمی‌دهد. مسمومیت از نیکوتین با استفاده از داروهای ضد تشنج نظیر دی پارکول و پان پارنیت درمان می‌شود.

در پستانداران نیکوتین توسط میکروزومهای کبدی متابولیزه شده و از طریق ادرار دفع می‌گردد. متابولیت اصلی آن در انسان و سگ پیریدی لاکتیک اسید و در مرحله بعدی کوتینین می‌باشد ولی در حشرات کوتینین متابولیت اصلی بوده و یک ماده غیر سمی است.

در حشراتی نظیر ملخها، مگس خانگی و سوسک توتون نیکوتین به مقدار زیاد متابولیزه می‌شود ولی لارو حشرات دیگر نظیر نیکوتین را متابولیزه نمی‌کنند بلکه آن را دفع می‌نمایند در نتیجه به نیکوتین حساس نمی‌باشند. عدم حساسیت شته سبز هلو به نیکوتین در موقع تغذیه از برگهای توتون به این دلیل است که آفت در موقع تغذیه از سلولهای مجاور آوندها تغذیه می‌نماید و از تغذیه مستقیم شیره آوندهای چوب و آبکش خودداری می‌کند زیرا آزمایشات نشان داده‌اند که شته در تغذیه از غذای مصنوعی حاوی نیکوتین سریعاً از بین می‌رود. این مطلب یکی از دلایل بارز سازگاری حشره در دوری جستن از یک ماده سمی است.

نیکوتین امروزه در بازار به فرم تجارتی سولفات نیکوتین موجود است. از سولفات نیکوتین امولسیون روغنی تهیه شده و در مبارزه با شته‌ها بکار می‌رود. فرمول زیر برای کنترل شته کلم پیشنهاد می‌شود:

پارافین مایع 1 لیتر

مویان 100 گرم

سولفات نیکوتین 200 گرم

آب 100 لیتر

ابتدا روغن و مویان را با کمی آب مخلوط کرده، سپس سولفات نیکوتین را به آن اضافه می‌نمایند، بعد مواد دیگر به آن اضافه می‌شود. نیکوتین سمیت بسیار زیادی برای انسان و دیگر پستانداران دارد. نیکوتین اثر سمی خاصی دارد به فاصله 5 تا 30 دقیقه سبب مرگ می‌ِود. نیکوتین از روی زبان. داخل چشم به سرعت جذب می‌گردد همچنین از راه معده و پوست به آسانی جذب و موجب مسمومیت می‌شود بنابراین باید در کاربرد آن نهایت دقت صورت گیرد.

نظر به اینکه اثر سمی این ماده پس از مدت کوتاهی در مجاورت هوا از بین می‌رود این سم برای کنترل آفات سبزی و صیفی سم بسیار مناسبی است و محصول را پس از مدت کوتاهی با اطمینان می‌توان مصرف نمود

نور نیکوتین


نور نیکوتین Nornicotine


فرم L نور نیکوتین حدود 95 درصد الکالوئیدهای موجود در گونه‌ای از تنباکو به نام Nicotina sylvestris را شامل می‌شود. فرم d و dL نور نیکوتین در گونه گیاهی به نام Dubosia hopwodii که در استرالیا رشد می‌کند به مقادیر متفاوت وجود دارد.

فرم خالص این ماده، مایعی بی‌رنگ، با نقطه جوش 270 تا 271 درجه سانتیگراد است و نسبت به نیکوتین در محیط پایداری بیشتری دارد و وقتی در معرض هوا قرار می‌گیرد رنگ و بوی نامطلوبی به خود نمی‌گیرد. خاصیت تدخینی آن کمتر از نیکوتین بوده و سمیت آن برای تعداد زیادی از حشرات بیشتر از نیکوتین است ولی برای پستانداران مشابه نیکوتین عمل می‌نماید.

پیرترین


پیرترین Pyrethrin


دومین گروه از حشره‌کشهای گیاهی گروه پیرتروئیدها هستند. حداقل دارای شش ترکیب حشره‌کش بوده. می‌توان این ترکیب را به نسبت 1 تا 2 درصد در گلهای خشک شده گیاهان خانواده Compositae و از گونه‌های جنس Chrysanthemum نظیر گونه‌های C.occineum و c.cinerariaefolium به دست آورد. طبق گزارش مرکز تجارت جهانی در سال 1976 مبداء این گیاه ایران بوده و از ایران به ناحیه قفقاز و سپس به یوگسلاوی برده شده است. بین دو جنگ جهانی اول و دوم ژاپن تولید کننده اصلی این گیاه بوده است. ولی امروزه کشورهایی نظیر کنیا، تانزانیا، رواندا، فیلیپین و برزیل از تولید کنندگان عمده آن هستند. به طور متوسط نژادهای اصلاح شده ژاپنی حدود 1 تا 3 درصد ماده مؤثر دارند. از پودر گلهای گیاه پیرتر از سال 1800 به بعد به عنوان حشره‌کش استفاده شده است. در سال 1851 در تمام دنیا مصرف آن متداول شد. پیرترین برای انسان تقریباً غیر سمی است به طوریکه LD50آن 1500 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن برای بدن موش صحرایی می‌باشد ولی برای حشرات فوق‌العاده سمی است.

گیاهان دیگری نیز از این جنس وجود دارد که دارای مقدار کمی پیرترین می‌باشند. دو گونه زیر مثال خوبی از آنهاست:

1. Chrysanthemum roseum

2. C. carneum

ماده مؤثره پیرترم مخلوطی از استرها است که فوجی تانی آنرا پیرترون نام نهاد.

امروزه ماده مؤثر آنرا می‌توان به وسیله حلالهایی نظیر نفت سفید، اتیلن دی کلراید، اسید استیک خالص، الکل و استون استخراج کرد. مواد استخراج شده را می‌توان به وسیله تقطیر تغلیظ نمود. شش ماده مؤثر جدا شده همه آنها مایع و دارای نقطه جوش بالا و بنامهای پیرترین I، پیرترین II، سینرین‌های 1 و 2 و جازمولین‌های 1 و 2 می‌باشد

روتنون


روتنون Rotenone


روتنون ماده حشره‌کشی است که در ریشه برخی از گیاهان خانواده بقولات یافت می‌شود. از این گیاهان می‌توان Deris elliptica و D. malacensis را در هندوستان و Lonchocarpas utilis و L.uruca را در آمریکای جنوبی نام برد که در بین این گیاهان جنس Deris سمیت بیشتری برای ماهی‌ها و حشرات دارد. ریشه این گیاهان از سال 1847 برای مبارزه با حشرات برگخوار مورد استفاده قرار گرفته است. ریشه آنها بین 0.2 تا 0.15 درصد روتنون دارد.

قبل از اینکه خواص حشره‌کشی این گیاه مشخص شود ماهی‌گیران مناطق حاره عصاره ریشه این گیاهان را برای صید بکار می‌بردند. برای این منظور گیاهان مذکور را برای مدتی خیسانده و سپس آنها را جوشانده و عصاره حاصله را در محیطهای بسته و راکد رودخانه‌ها می‌ریختند و بدین صورت سبب مسموم شدن ماهی‌ها می‌شدند و سپس آنها صید می‌کردند.

روتنون خالص به صورت بلورهای سفید مایل به زرد و با نقطه ذوب 163 درجه سانتیگراد است. در آب غیر محلول و در مجاورت هوا، نور و گرما به سرعت خاصیت سمی خود را از دست می‌دهد و به رنگ قرمز درمی‌آید. این حشره‌کش از طریق گوارشی و تماسی تأثیر می‌گذارد. روتنون از راه گوارش برای انسان و دام سمیت کمتری دارد. بر روی گیاهان هیچگونه عوارضی نظیر ایجاد سوختگی ندارد در حالیکه روی حشرات بسیار سمی است.

روتنون با کلیه حشره‌کش‌های قلیایی ناسازگار بوده و باید از مخلوط کردن آن با مخلوط بردو، پلی سولفورها خودداری شود. همچنین روتنون نسبت به نور حساس می‌باشد. می‌توان ریشه گیاهان جنس Deris را در آفتاب خشک نموده و سپس به صورت پودر نرمی در آورد. از این پودر 4 تا 5 درصد روتنون به دست می‌آید. از پودری که دارای 4 تا 5 درصد روتنون باشد می‌توان یک تا دو کیلو را با 400 لیتر آب مخلوط کرده و در سمپاشی بر علیه آفات سبزیجات استفاده نمود. این ماده سمی روی حشرات مکنده و جونده به طریق تماسی بسیار مؤثر است و حداکثر تا 7 روز خاصیت سمی خود را حفظ می‌کند.

برای سهولت در استخراج می‌توان از حلالهای آلی نظیر کلروفرم، کلروبنزن، کلرواتیلن بنزن استفاده کرد. در سمپاشی باید روتنون 0.0005 درصد تا0.25 درصد روتنون خالص داشته باشد تا خاصیت ایده‌آل حشره‌کشی ایجاد نماید.

LD50 حاد دهانی این سم برای موشها 1500ـ132 میلی‌گرم بر کیلوگرم، برای خرگوش 3000 میلی‌گرم بر کیلوگرم و برای انسان 0.3-0.5 میلی‌گرم بر کیلوگرم است. روتنون برای زنبور عسل خطرناک نمی‌باشد.

نحوه اثر

روتنون از جمله سمومی است که علاوه بر تأثیر روی اعصاب یک مهار کننده قوی متابولیکی نیز می‌باشد. سمیت آن از طریق مهار نمودن متابولیسم تنفسی بوده و در واقع سبب اختلال در سیستم انتقال الکترون بین DPNH یا دی فسفر پیریدین نوکلئوتید و NADH یا سیتوکروم b می‌شود. این سم سبب قطع زنجیره تنفسی در سیتوکروم b می‌گردد.

به طور کلی مسمومیت از روتنون فرآیند بسیار بطئی است. در ابتدا باعث فلج شدن قطعات دهانی و دیگر اندامهای حرکتی می‌گردد و سپس بیهوش شدن و مرگ تدریجی فرا می‌رسد. در بسیاری از موارد پس از قطع علائم حیاتی، قلب همچنان به کار خود تا مدتی ادامه می‌دهد.

روتنون در اثر متابولیسم و هیدروکسیله شدن به روتنولون I و روتنولون II تبدیل می‌شود. در کبد موشها و در بدن حشرات حلقه فوران تحت تأثیر آنزیمها گسسته می‌شود و یک گروه متوکسی باقی می‌ماند. نوعی الکل از اکسیداسیون یک گروه کتیل از بقایای ایزوپروپنیل به دست می‌آید که از متابولیتهای آن به شمار می‌آید.

موارد استفاده

روتنون جزء حشره‌کش‌های عمومی است و موارد استفاده آن مانند نیکوتین می‌باشد با این تفاوت که اثر آن روی شته‌ها کمتر از نیکوتین است ولی بر روی لارو پروانه‌ها و سخت بالپوشان بیشتر از نیکوتین مؤثر می‌باشد. مسمومیت از روتنون بسیار بطئی بوده و معمولاً پس از 24 تا 48 ساعت ظاهر می‌شود. مسمومیت قطعی است و حشراتی که مسموم شده باشند دوباره زنده نمی‌شوند

پرمترین، آمبوش


پرمترین، آمبوش Permethrine,Ambush


این سم دارای اسامی تجارتی پرترین، کورسایر، کافیل، پونس، پرماسکت ایندوترین، تالکورد، اسلومولکسین و اکتیبان است.

در سال 1973 به وسیله الیوت و همکاران معرفی گردید و با نام تجارتی آمبوش به بازار عرضه شده است.

فرمول مولکولی C21H20Cl2O3، نقطه ذوب 35ـ34 درجه سانتیگراد، نقطه جوش 200 درجه سانتیگراد است.

پرمترین یک حشره‌کش با طیف وسیع بوده و دوام متوسطی دارد. این حشره‌کش برای انسان و دام بی‌خطر است. پیرمترین به صورت مخلوطی از دو ایزومرسیس و ترانس به نسبت 20 به 60 می‌باشد. 4000ـ430=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی است.

پرمترین دارای خاصیت تماسی و گوارشی است. این سم تا حدودی دارای خاصیت دور کنندگی است. پرمترین به صورت امولسیون 25 دصد در بازار یافت می‌شود. از این سم بر علیه برگخوار چغندرقند، مینوز لکه گرد و سایر برگخوارها توصیه می‌گردد به علاوه روی آفات پنبه و آفات درختان میوه، سبزیجات و توتون مؤثر است. 4000=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم برای موش صحرایی می‌باشد.

در ایران این سم محبوبیت زیادی بین باغداران و زارعین دارد ولی نباید از اثرات جانبی آن غفلت کرد. در خاک و آب سریعاً تجزیه می‌شود. حداکثر باقیمانده مجاز این سم در محصولات زراعی 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن محصول است. در حیوانات خونگرم زنجیر استر هیدرولیز شده و پس از هیدرواکسیلاسیون بالاخره به صورت گلوکوزیداسید دفع می‌گردد. این سم پادزهر اختصاصی ندارد

فن والریت (سومیسیدین)


فن والریت (سومیسیدین) (Fenvalerate (Sumicidine

با جرم مولکولی 419.9 دلتن و فرمول C25H22CLNO3

این سم دارای نامهای تجارتی بلمارک، اکورین، پیریدین است. توسط شرکتهای شل و سومیتومو و به بازار عرضه شده است. در نتیجه تلاش شیمیدانهای ژاپنی، حلقه سیلکوپروپان به وسیله یک گروه شیمیایی دیگر جایگزین شد. از مهمترین این گروه فنوالوات است که از چهار ایزومر تشکیل شده است. فنووالریت در دمای23°C مایعی زرد و شفاف است و در محیط اسیدی پایدارتر از محیط قلیایی می‌باشد. در آب نامحلول بوده و در حلالهای آلی به میزان متوسط حل می‌شود. در برابر تغییرات دما پایدار می‌باشد. طیف حشره‌کشی آن وسیع بوده و برای انسان و دام نیز اندکی خطرناک است. این حشره‌کش روی لارو پروانه‌ها، سخت بالپوشان و پوره‌سنها مؤثر است. برای کنترل کنه‌های دامی ودوبالان خانه‌زی نیز اثر خوبی دارد. 3200ـ451=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم می‌باشد. در بازار به صورت امولسیون 20 درصد یافت می‌شود.

برای زنبور عسل به شدت سمی می‌باشد. در حالت مایع زنجیراستر هیدرولیز می‌شود. در برابر نور دکربوکسیلاسیون اتفاق می‌افتد. وقتی پستانداران آنرا بخورند 96 درصد آن بعد از 14ـ6 روز از طریق کلیه‌ها دفع می‌گردد.

مقدار مصرف ماده خالص سومسیدن 150 تا 200 گرم ماده خالص در هکتار است.

در برخی از موارد این حشره‌کش روی برگهای جوان و سرشاخه‌ها ایجاد گیاهسوزی می‌کند

دکامترین


دکامترین Decamethrine

این سم با اسامی تجارتی دلتامترین، دسیس، بوتوکس، بوتوفلین و کاائوترین به بازار عرضه می‌شود.

فرمول مولکولی C22H19Br2NO3 و نقطه ذوب 101ـ98 درجه سانتیگراد توسط کارخانه راسل ـ اکلاف به بازار عرضه شده است.

این ترکیب در ساختمان شیمیایی خود دارای برم (Br) است که در آب تقریباً غیر محلول بوده و فقط به میزان 0.002 ppm در آب حل می‌شود. ولی در استن و بسیاری از حلالهای حلقوی حل می‌شود. جزء پیروتروئیدهای مصنوعی بسیار ناپایدار بوده و روی لارو بالپولک‌داران و سخت‌بالپوشان مؤثر است. قدرت حشره‌کشی بسیار بالایی داشته و در حدود 50 برابر پیرترین I برای مگس خانگی سمی است.

128=LD50میلی‌گرم بر کیلوگرم است. در بازار به صورت امولسیون 2.5 درصد و پودر 0.2 درصد موجود است و مقدار مصرف آن 5 تا 17.5 گرم ماده مؤثره در هکتار می‌باشد

سپیرمترین


سپیرمترین Cypermethrine

این سم دارای نامهایت جارتی ریپکورر، کافیل سوپر، سیمبوش است. (کافیل سوپر مصرف دامپزشکی دارد).

خاصیت آفت‌کشی این سم توسط الیوت کشف و در سال 1975 توسط شرکت شل ساخته و به بازار عرضه شده است. فرمول مولکولی: C22H19cl2No5 بوده. فرم خالص آن به صورت ماده‌ای جامد با نقطه ذوب 80ـ60 درجه سانتیگراد است. در آب تقریباً نامحلول بوده ولی در حلالهای آلی به خوبی حل می‌شود. در محیطهای خنثی و اسیدی ضعیف پایداری خوبی دارد ولی در محیطهای قلیایی تجزیه می‌گردد. در مقابل نور نسبتاً مقاوم بوده و به مقدار کمی تجزیه می‌شود. روی تعداد زیادی از حشرات به ویژه لارو بالپولک‌داران مؤثر می‌باشد.

4123ـ251=LD50دهانی میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی است.

2400< LD50پوستی میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی است.

متابولیسم: در مدت 16 هفته در داخل خاک هیدرولیز شده و موجب گسستگی استر می‌شود. پادزهر اختصاصی ندارد.

بای فنیترین Bifenthrine


این سم با نام تجارتی بریگاد و تالستار است.

فرمول مولکولی: C22H22CLF­3O2، جرم مولکولی: 422.9 دلتن است. این سم در سال 1984 توسط کارخانه اف. ام. سی ساخته و به بازار عرضه شده است. شکل خالص این سم به صورت جامد است. نقطه ذوب 70.6ـ68 درجه سانتیگراد، فشار بخار 0.024 میلی پاسکال در (25 درجه سانتیگراد)، وزن مخصوص: 1.21 درجه 25 درجه سانتیگراد است.

پایداری ماده تکنیکال آن در 25 درجه سانتیگراد بیش از یکسال دوام دارد و در برابر نور معمولی نیمه عمر آن 255 روز است. نیمه عمر آن در خاک 65 تا 125 روز می‌باشد.

این سم روی بسیاری از حشرات مخصوصاً سخت بالپوشان، زنجرکها، سنها وب الپولکداران مؤثر است و برای مبارزه با شته‌ها دو بالان به میزان 100 گرم ماده خالص در هکتار مصف می‌شود.

این سم به بازار به صورت مایع امولسیون شونده 10 درصد محلول 8% و پودر و تابل 10% مخلوط آن به نسبت 40 گرم با 200 گرم کلوفن ترین به نام توران و مخلوط با آمیتراز به نام زیپاک عرضه شده است.

میزان کشندگی 50 درصد آن از راه دهان برای موش صحرائی 54.5 میلی‌گرم تکنیکال و از طریق پوست برای خرگوش بیش از 2000 میلی‌گرم بر کیلوگرم تعیین شده است. مقدار مجاز باقیمانده این سم در موقع مصرف با غذا برای سگها 1.5 میلی‌گرم بر کیلوگرم در روز است

بیوآلترین و ترانس آلترین (BSI(Bioalletrine) , ESA(Trans-alletrine


این سم با نامهای تجارتی اسبیول، اسبیوترین است.

فرمول مولکولی: C19H20O3، جرم مولکولی: 302.4 دلتن است. هاست و همکاران در سال 1967 آن را معرفی کرده‌اند و این سم در سال 1967 توسط کارخانه روسل اوکلاف ساخته شده و به بازار عرضه شده است.

فرم خالص آن به صورت مایع زرد رنگ است. نقطه جوش 167ـ165 درجه سانتیگراد، فشار بخار: 20 درجه سانتیگراد در 12 میلی پاسکال وزن خصوص آن 20 درجه سانتیگراد در 1.009 است.

این سم در معرض نور ماوراء بنفش قرار بگیرد تجزیه می‌شود. نوع دی ـ ترانس آن در دمای 65.6 درجه سانتیگراد شعله‌ور می‌شود.

عملاً در آب نامحلول بوده ولی در هگزان، زایلن و متانول به طور کامل می‌گردد.

طرز تأثیر: حشره‌کشی غیر سیستمیک، تماسی با اثر ضربه‌ای است که دوام زیادی ندارد.

کاربرد: برای مبارزه با حشرات خانگی مثل سوسریها، مگسها و پشه‌ها بکار می‌رود.

این سم به صورت تکنیکال، آئروسول و روغنی عرضه می‌شود. مخلوط با حشره‌کشهای دیگر نظیر پرمترین و رسیمترین نیز به فروش می‌رسد. کشندگی 50 درصد آن از راه دهان برای موش صحرائی 709 و از راه پوست برای خرگوش بیش از 3000 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن است. باقیمانده مجاز آن پس از دوره کارنس در یک دوره 90 روزه برای موش صحرائی 750 میلی‌گرم در کیلوگرم غذا اندازه‌گیری شده است

د.د.ت D.D.T

مهمترین ترکیب گروه سموم کلره می‌باشد. این ترکیب اولین بار در سال 1874 توسط زیلر ساخته شد ولی خاصیت حشره‌کشی آن به وسیله پال مولر سوئیسی در هنگام بررسی برای به دست آوردن یک حشره‌کش پایدار جهت مبارزه علیه بید لباس در سال 1939 کشف گردید به خاطر این کشف مهم مولر در سال 1948 برنده جایز نوبل شد.

در دهه 1950 میزان تولید د.د.ت بالغ بر یکصد هزار تن در سال بود ولی بعدها پس از مشخص شدن اثرات جانبی آن تولید و مصرف آن در اکثر نقاط جهان ممنوع شد.

د.د.ت صنعتی پودر مومی سفید یا کرم رنگی است که از ترکیب کلرال هیدراته و یا کلروبنزن در مجاورت اسید سولفوریک یا اسید کلروسولفوریک به دست می‌اید. د.د.ت خالص به صورت پودر کریستاله است نقطه ذوب آن 109 درجه سانتیگراد و فشار بخار آن فوق‌العاده ناچیز و در دمای 20 درجه سانتیگراد برابر 7ـ10/*1.5 میلی‌بار است و این مسأله دلیل دوم فوق‌العاده زیاد این سم است. د.د.ت قدرت حشره‌کشی خود را در سطوح صاف می‌تواند تا 18ماه حفظ کند.

د.د.ت دارای ایزومرهای مختلفی است و تقریباً 14 ایزومر دارد که این ایزومرها از نظر خاصیت حشره‌کشی با همدیگر متفاوت هستند. د.د.ت در محیطهای قلیایی بی‌ثبات بوده و به یک ماده غیر سمی برای حشرات به نام DDE تبدیل می‌شود.

فرم جامد آن در برابر نور خورشید و پرتو فرابنفش تجزیه می‌شود. تقریباً در آب نامحلول است. این سم از طریق پوست بدن هم جذب نمی‌شود مگر اینکه در حلالهای آلی حل شده باشد. د.د.ت سمی است که اصولاً از طریق تماسی برای انسان کم خطر می‌باشد. خطر مهم آن خاصیت تجمعی است که با ورود به زنجیره غذایی ایجاد می‌شود.

برای پستاندارد 118ـ113=LD50 میلی‌گر بر کیلوگرم وزن بدن برای موش صحرایی می‌باشد. این ترکیب یک حشره‌کش تماسی و گوارشی است و به آسانی از پوست بدن حشرات عبور می‌کند. محل تذثیر آن سیستم عصبی است و با عبور از غلاف سلولهای عصبی، موزنه یون‌های سدیم و پتاسیم را بهم می‌ریزد و انتقال پیام عصبی را مختل می‌کند. این عمل انقباض ماهیچه‌ای و مرگ را به دنبال دارد. د.د.ت شبیه بعضی از حشره‌کشها همبستگی حرارتی منفی دارد. در انسان مسمومیت حاد کمتر تولید می‌کند به طور کلی علائم مسمومیت با د.د.ت به قرار زیر هستند:

گلودرد، تهوع، درد مفاصل، سردرد، لرزشهای خفیف و بروز زردی از علائم مسمومیت این حشره‌کش می‌باشد. پادزهر اختصاصی ندارد. برای درمان آن از بارپیتوراتها می‌توان استفاده کرد.

حلالیت د.د.ت در آب خیلی کم و در حدود 6ppb است. بنابراین در برابر متابولیسم مقاوم بوده و به آسانی در بافتهای چربی ذخیره می‌شود. حلالیت در بافت چربی باعث شده که اگر به گاو علوفه آلوده به د.د.ت داده شود مقدار زیادی از آن در چربی شیر یافت شود چون در چربی بدن ذخیره می‌گردد، چربی آلوده به د.د.ت در مسیر زنجیره غذایی وارد و سبب آلودگی می‌شود بنابراین د.د.ت از نظر محیطی یک ترکیب نامناسب می‌باشد. به علت نشان دادن علائم سرطانزایی در موجودات آزمایشگاهی، مصرف و تولید آن ممنوع شده است.

د.د.ت روی انواع حشرات مؤثر بوده و در ایران بیشتر علیه آفات پنبه از جمله کرم غوزه و کرم سرخ مصرف شده است. این حشره‌کش سمیت چندانی روی کنه‌های گیاهخوار ندارد. مصرف آن اغلب طغیان کنه‌های گیاهخوار به ویژه کنه‌های تارتن را به دنبال داشته است همچنین برخی از گیاهان نظیر کدوئیان به این حشره‌کش حساس بوده و مصرف این ترکیب سبب گیاهسوزی در آنها می‌شود. د.د.ت برای زنبور عسل آثار زیانباری دارد

TDE (DDD)

با نام تجارتی روتان یا تتراکلرواتان است.

از مهمترین آنالوگهای د.د.ت است که در گذشته برای کنترل انواع مختلفی از آفات مورد استفاده قرار گرفته است. این سم از احیاء د.د.ت بدست می‌اید. د.د.د برای مهره‌داران کم خطر بوده و سمیت آن حدود 0.2 تا 0.1 د.د.ت می‌باشد. برای موش صحرائی میلی‌گرم بر کیلوگرم 3400=LD50می‌باشد. در حالیکه LD50د.د.ت برای موش صحرایی از طریق گوارشی برابر 250 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن است. این سم روی غدد فوق کلیوی پستانداران فوق‌العاده اثرات ناگواری دارد.

به طور کلی در سموم کلره هر اندازه تعداد اتمهای کلر کمتر شود و جای آنها را گروههای هیدرواکسی یا متیل بگیرد سمیت آن کاهش می‌یابد.

__________________
کنترل آفات محصولات زراعی توسط Baculoviruses

کرم های غوزه وجوانه پنبه از آفاتی هستند که به بیش از 30 محصول زراعی خوراکی وگیاهان لیفی در سراسر دنیا حمله کرده وسالانه بیش از 25/1میلیارد دلار تنها در ایالت متحده امریکا خسارت ببار می آوردند.در حال حاضر دانشمندان به منظور کنترل این آفات، بر موجودات زنده ای موسوم به baculoviruses مطالعه می کنند .

آنها ویروسهای میله ای شکل DNA هستند که چرخه تولیدمثل بیشتر آنها از درون سلول آغاز می شود.

کرمهای حشرات آلوده به baculoviruses می میرند ولی بر روی سطح برگ باقی مانده وسپس کرمهای سالم مجدداً به این ویروس مبتلا وسیکل جدید آغاز می شود .

این چرخه بطور طبیعی اتفاق می افتد اما محققان قصد دارند از baculoviruses برای کشتن آفات استفاده نمایند.اگر چه baculovirusesبرای دفع آفات به زمان بیشتری نیاز دارند ولی حشرات بخصوصی را از بین می برند ، درحالیکه حشره کشها ی شیمیایی گاهی اوقات به حشرات مفید نیز صدمه می رسانند .

مشکل دیگری که محققان با آن روبرو می باشند یافتن راهی برای زنده ماندن baculoviruses درزیر نور آفتاب است، زیرا آنها بوسیله اشعه ماوراء بنفش _B ، غیر فعال می شوند. محققان در پی یافتن راه حلهایی برای این قبیل مشکلات هستند .

تعدادی از شرکتها سعی دارند که baculoviruses را در سطح انبوه تولید نمایند زیرا معتقدند که این موجودات زنده از آنجایی که با محیط زیست سازگاری بیشتری دارند سرانجام به جای حشره کش ها مورد استفاده قرار می گیرند. دانشمندان سعی دارند ویروس را در سلول حشره تولید نمایند که این امر موجب صرفه جویی مالی وجلوگیری از آلودگی می گردد.

 

متوکسی کلر Methoxychlor


یکی از نامهای تجارتی آن، مارلیت است.

با فرمول مولکولی: C16H15CL3O2 است که توسط شرکت کیکائید انترپ در سال 1945 ساخته و به بازار عرضه شده است.

این سم یکی از آنالوگهای مهم د.د.ت است. فرم خالص آن به شکل پودر سفید رنگ بوده و در مقایسه با د.د.ت اثر آن بر روی حشرات بیشتر و بر سایر جانواران کمتر است. خاصیت تجمعی آن در بافت چربی و شیر نیز از د.د.ت بسیار کمتر است. سمیت آن برای پستانداران یک بیست و پنجم تا یک پنجاهم د.د.ت است و LD50آن برای موش صحرایی از طریق گوارشی برابر 6000 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن می‌باشد. ملاحظه می‌شود که تقریباص غیر سمی است. در مقایسه با د.د.ت خاصیت تجمعی آن در بافت چربی بسیار ناچیز است. به طور کلی د.د.ت و مشتقات یا آنالوگهای آن به دلیل غیر قطبی بودن در چربیها حل شده و تجمع می‌یابد از طرفی در بافت چربی برای تجزیه آنها آنزیمی وجود ندارد بدین لحاظ این سموم تماماً ذخیره می‌شوند.
 

پاراتیون با ال‌دی ۵۰ ۳-۶ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن (L.D.۵۰=۳-۶mgkg-۱)در کشاورزی مصرف زیاد دارد و در بهداشت جهت از بین بردن مگس‌های مقاوم به ددت و همچنین لارو پشه‌ها مورد مصرف دارد. (در آب به کندی هیدرولیز می‌شود).

پاراتیون تجارتی قهوه‌ای رنگ و مختصری بوی سیر دارد. فرآورده‌های تجارتی پاراتیون عبارتست از:

پودر مویابل و کنسانتره امولسیفیابل و در برخی از کشورها گرد پاراتیون به عنوان گردپاشی تهیه و به کار می‌ورد. (در ایران ممنوع است) در موقع استعمال پاراتیون کارگران باید لباس پلاستیکی و کلاه پلاستیکی و دستکش‌های لاستیکی و ماسک تنفسی به کار برند. پاراتیون نباید بلعیده، استنشاق و یا از راه پوست بدن جذب شود. سمیت پاراتیون برای انسان و پستانداران نسبتاً زیاد است و باید در به کار بردن آن مراقبت زیاد نمود.
 

فرمولاسیون مسموم

نام‌های ترکیبات شیمیایی

- نام عمومی؛
- نام تجارتی؛
- نام شیمیایی؛
- فرمول بسته شیمیایی؛
- فرمول ساختمانی.
هر آفت‌کش یا سم دارای چندین نام می‌باشد.

نام عمومی (Entry name)


نام عمومی (Entry name) که توسط شرکت سازنده ارائه می‌شود و باید توسط موسسه استاندارد جهانی یا (International Standard Organization) که نام مخفف آن (ISO) است مورد تایید قرار گیرد. برای مثال کارباریل (Carbaryl) نام عمومی ترکیبات شیمیایی از گروه (Carbamatha) است.

نام تجارتی (Trade name)
نام دیگر سموم، نام تجارتی آن است که توسط کارخانه سازنده آن ارائه می شود. هر سم معمولاً دارای چندین نام تجارتی است، زیرا بسیاری از سموم توسط شرکت‌های مختلف ساخته می‌شوند. نام تجارتی (Trade name) را با علامت ® نشان می‌دهند.
نام شیمیایی
نام دیگر ترکیبات شیمیایی، نام شیمیایی آن است که اجزاء یک ترکیب شیمیایی را نشان می‌دهند. برای مثال نام شیمیایی کارباریل (Carbaryl)، (Naphtyl methyl carbamate)می‌باشد.
فرمول بسته شیمیایی
نام دیگر ترکیبات شیمیایی فرمول بسته شیمیایی است. این فرمول نشان دهنده، تعداد اتم‌های تشکیل دهنده‌ی مولکول سم است. بعنوان مثال در مورد (Carbaryl)، فرمول بسته شیمیایی C8H12O2N است.
 

ادامه مطلب ...

مقایسة سموم برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برموش


چکیده: در این بررسی آزمایش های غذایی اجباری و انتخابی با تک تک موش های ورامین اسیر شده به منظور ارزیابی کارایی طعمه های برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی انجام شد. تحت آزمون اجباری (1 روزه و 3 روزه) موش های نر از طعمة برومادیالون کمتر مصرف کردند. به هر حال از نظر جنسیتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحت آزمون غذایی انتخابی، تفاوت بین جذب طعمة برومادیالون و جنسیت معنی دار نبود. تحت طعمة کول کلسیفرول، طعمة تیمار شده بیشتر از طعمة معمولی مصرف شد. در میان طعمه های بررسی شده، کول کلسیفرول اثر خوبی برای کنترل موش ورامین نشان داد.

مقدمه
جوندگان از آفات اساسی سیستم های زراعی هستند و به کاهش تولید محصولات کشاورزی در سراسر جنوب شرقی آسیا کمک می کنند. موش ورامین(Nesokia indica) از آفات مهم کشاورزی می باشد و توزیع وسیعی در پاکستان، هند، ایران، عراق، مصر، سوریه، شمال عربستان، چین و جنوب روسیه دارد.
در پاکستان موش ورامین خسارت سنگینی به مزارع گندم، برنج و نیشکر وارد می کند. همچنین سبب خسارت های قابل ملاحظه ای به سیستم های آبیاری از طریق انسداد راه کانال ها و مخازن آبی می شوند. کنترل شیمیایی اساسا روشی است که در سطح وسیعی برای کنترل انتشار جوندگان استفاده می گردد. در پاکستان، فسفید روی، از سموم حاد و راکومین- آنتی کواگولانت مولتی دوز، از جونده کش های ثبت شده برای جوندگان شهری و کشاورزی می باشند. متأسفانه، کارایی فسفید روی متغیر است و اغلب کنترل کاملی انجام نمی گیرد. راکومین بایستی برای کمتر از 6 تا 7 روز مجددا تهیه شود که این ورد منجر به اتلاف وقت، مواد و کارگر می گردد.
گسترش مقاومت به اولین نسل آنتی کواگولانت ها، عاملی برای بهبود جونده کش ها بوده است. محققین توجه زیادی به دومین نسل جدید آنتی کواگولانت ها برای مثال برومادیالون داشته اند زیرا اثرات مثبت و قابل ملاحظه ای بر روی جوندگان مضر کشاورزی داشته است. این سموم برای جوندگان بسیار سمی هستند و مواد غذایی کمتری نسبت به هر آنتی کواگولانت قبلی نیاز است. اگر چه مرگ با تأخیر انجام می گیرد تنها یکبار تغذیه مرگ را به دنبال خواهد داشت.اخیرا دومین نسل آنتی کواگولانت ها برای کنترل جوندگان کشاورزی با موفقیت زیادی در سراسر جهان بکار گرفته می شود. کول کلسیفرول (ویتامین D3) پتانسیل کنترل سنجاب صخره (Spermophilus variegates) و رات ها Rattus rattus) و (Rattus norvegicusدارد. در این مطالعه، اولین اطلاعات در دسترس بر روی کارایی آزمایشگاهی برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برای کنترل موش ورامین از آفات مهم کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها
آزمون حیوانات
رات های تحت آزمایش از مزارع برنج و نیشکر گرفته شدند و جنسیت حیوانات تعیین شدند سپس وزن شدند و جداگانه در قفس های جداگانه آزمایشگاه برای 3 هفته به منظور خو گیری آنها قبل از آزمون، قرار گرفتند. ماده های حامله، شیرده و به بلوغ نرسیده از دور خارج شدند. درجه حرارت اتاق 25 درجه سانتی گراد و سیکل تاریکی/روشنایی 12/12 ساعت بود. رات ها قبل از آزمایش تحت رژیم غذایی آزمایشگاه قرار گرفتند.
آزمون های غذایی
تجربیات به شکل آزمون های غذایی اجباری و اختیاری تنظیم شدند. برای اجرای این آزمون ها، 10 رات (5 تا از هر جنس) یکی یکی در قفس های جداگانه قرار گرفتند. تحت آزمون اجباری 1 روزه و 3 روزه، رات ها با یک نوع طعمة تر به وزن 15 و 20 گرم تغذیه شدند و طعمه های خورده نشده بعد از 24 ساعت جمع آوری شدند و برای محاسبة میانگین مصرف رات ها روزانه وزن شدند.
تحت آزمون انتخابی، جذب نسبی طعمه تعین شده در مقابل مواد غذایی معمولی محاسبه شدند، موقعیت ظرف های تغذیه روزانه، برای اجتناب از سازش مکانی تغییر داده می شدند. در طی دورة پس از تیمار، روزانه جانوران برای کنترل میزان مرگ و میر و یا علائم مسمومیت و سپس مرگ جانوران از نظر خونریزی داخلی مورد بررسی قرار دادند.
طعمه های تجاری تحت آزمایش به شرح زیر بودند:
Rampage-a، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول- یک جونده کش به صورت پلت که دربردارندة 075/0 درصد کول کلسیفرول می باشد.
Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون
ZP، طعمة فسفید روی
نتایج و بحث
آزمون اجباری
در مورد آزمون های غذایی اجباری یک روزه (جدول 1)، در مجموع میانگین روزانة جذب طعمة برومادیالون در هر دو جنس 18/2 ± 73/10 میلی گرم بود (نر 99/2 ± 84/9 میلی گرم، ماده 16/1 ± 62/11 میلی گرم). رات نر طعمة سمی کمتری نسبت به رات ماده مصرف کرد، تفاوت در جذب طعمه بین جنس ها معنی دار نبود (005/0 <P). بنابراین میلی گرم برومادیالون جذب شده به ازای کیلوگرم وزن بدن در نر کمتر از ماده بود. در مجموع میانگین روزها برای مرگ و میر 35/2 ± 6/12 روز (دامنة 6 تا 20) بود. میانگین نسبت مرگ و میر تا حدی در ماده ها بالاتر از نرها بود. این به علت جذب بیشتر ماده مؤثرة سم توسط ماده ها نسبت به نرها بوده است. همچنین نتایج مطالعه حاضر توسط Marsh (1977) در شرایط آزمایشگاهی روی Rattus rattus تأیید شده است، در شرایطی که میانگین مقدار مصرف در رات با رژیم غذایی معمولی بیشتر از رژیم غذایی تیمار شده بود. در مورد طعمة کول کلسیفرول (Rampage-a) رات نر طعمة بیشتری (77/0 ± 22/8 میلی گرم) نسبت به رات ماده (58/1 ± 60/4 میلی گرم) مصرف کرد. بنابراین میلی گرم سم جذب شده بر کیلوگرم وزن بدن در نر نسبت به ماده بیشتر بود. به هر حال تفاوت معنی داری مشاهده نشد. رات های نر دیرتر از رات های ماده مردند. در مورد طعمة فسفید روی، 6 تا از 10 رات در یک روز تغذیه مردند. بقیه اساسا از طعمه نخوردند، و این ممکن است به علت طعمه گریزی باشد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف طعمه بین جنس ها مشاهده نشد.


تحت آ‍زمون غذایی اجباری 3 روزه (جدول 2)، در مجموع میانگین روزانه مصرف طعمة برومادیالون در هر دو جنس 71/0 ± 27/17 میلی گرم بود ( نر 08/1 ± 16/17 میلی گرم و ماده 06/1 ± 40/17 میلی گرم). تفاوت معنی داری در مقدار مصرف در بین جنس ها مشاهده نشد. همچنین میلی گرم ماده مؤثرة مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن تفاوت معنی داری نداشت. در مجموع تعداد روزهای مرگ و میر 02/1 ± 6/6 روز بود (نر 41/1 ± 6 و ماده 56/1 ± 2/7). در مورد کول کلسیفرول میانگین روزانه جذب 42/0 ±29/5 میلی گرم بود. مانند آزمون یک روزه رات های نر نسبتا طعمه بیشتری نسبت به رات های ماده مصرف کردند، اما تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع میانگین ماده مؤثره مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن 89/1 ± 49/21 بود (نر 66/2 ± 37/20 و ماده 92/2 ±62/22). میانگین روزهای مرگ و میر 61/0 ± 8/3 (دامنة 2 تا9 روز) بودند.





آزمون انتخابی
تحت آزمون غذایی انتخابی، در مجموع میانگین روزانه مقدار مصرف طعمة برومادیالون (Contrac-a) 11/1 ± 57/15 میلی گرم بود (جدول3). تفاوت معنی داری بین طعمه های تینار شده و بین جنس ها مشاهده نشد. میانگین روزهای مرگ بین ماده و نر بسیار متفاوت بود. رات های ماده مقاوم تر نسبت به نر ملاحظه شدند. در مورد طعمه کول کلسیفرول، در مجموع مقدار مصرف در بین طعمه های تیمار شده معنی دار ثبت شد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف بین رات های نر و ماده مشاهده نشد. در مجموع روزهای مرگ و میر 74/1 ± 7/8 روز (رنج 1 تا 12 روز) بودند. نتایج مطالعة انتخابی به وضوح جذب بیشتری از طعمة کول کلسیفرول در مقایسه با طعمة معمولی نشان داد.






نتیجه گیری
3 طعمة تجاری ، Rampage-a ، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول؛ Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون و ZP، طعمة فسفید روی تحت آزمون های غذایی اجباری (یک روزه و 3 روزه) و انتخابی بر علیه موش ورامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. طعمة فسفید روی 60 درصد مرگ و میر داشت. بقیه که زنده مانده اند به علت طعمه گریزی از طعمه مصرف نکردند. در مورد طعمه برومادیالون و کول کلسیفرول، طعمة کول کلسیفرول اثر خوبی را برای کنترل موش ورامین نشان داد. نتایج بوسیلة آزمون انتخابی طعمه های تیمار شده در مقابل طعمه های معمولی تأیید شدند بطوری که طعمه های تیمار شده نسبت به طعمه های معمولی بطور معنی داری بیشتر توسط رات ها مصرف شدند. آزمون آزمایشگاهی برای تعیین غلظت ماده مؤثره سم ضروری می باشد. مطالعات میدانی باید برای ارزیابی طعمه کول کلسیفرول برای کنترل گونه های دیگر جوندگان کشاورزی طراحی گردد.

مقایسة سموم برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برموش


 
چکیده: در این بررسی آزمایش های غذایی اجباری و انتخابی با تک تک موش های ورامین اسیر شده به منظور ارزیابی کارایی طعمه های برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی انجام شد. تحت آزمون اجباری (1 روزه و 3 روزه) موش های نر از طعمة برومادیالون کمتر مصرف کردند. به هر حال از نظر جنسیتی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تحت آزمون غذایی انتخابی، تفاوت بین جذب طعمة برومادیالون و جنسیت معنی دار نبود. تحت طعمة کول کلسیفرول، طعمة تیمار شده بیشتر از طعمة معمولی مصرف شد. در میان طعمه های بررسی شده، کول کلسیفرول اثر خوبی برای کنترل موش ورامین نشان داد.

مقدمه
جوندگان از آفات اساسی سیستم های زراعی هستند و به کاهش تولید محصولات کشاورزی در سراسر جنوب شرقی آسیا کمک می کنند. موش ورامین(Nesokia indica) از آفات مهم کشاورزی می باشد و توزیع وسیعی در پاکستان، هند، ایران، عراق، مصر، سوریه، شمال عربستان، چین و جنوب روسیه دارد.
در پاکستان موش ورامین خسارت سنگینی به مزارع گندم، برنج و نیشکر وارد می کند. همچنین سبب خسارت های قابل ملاحظه ای به سیستم های آبیاری از طریق انسداد راه کانال ها و مخازن آبی می شوند. کنترل شیمیایی اساسا روشی است که در سطح وسیعی برای کنترل انتشار جوندگان استفاده می گردد. در پاکستان، فسفید روی، از سموم حاد و راکومین- آنتی کواگولانت مولتی دوز، از جونده کش های ثبت شده برای جوندگان شهری و کشاورزی می باشند. متأسفانه، کارایی فسفید روی متغیر است و اغلب کنترل کاملی انجام نمی گیرد. راکومین بایستی برای کمتر از 6 تا 7 روز مجددا تهیه شود که این ورد منجر به اتلاف وقت، مواد و کارگر می گردد.
گسترش مقاومت به اولین نسل آنتی کواگولانت ها، عاملی برای بهبود جونده کش ها بوده است. محققین توجه زیادی به دومین نسل جدید آنتی کواگولانت ها برای مثال برومادیالون داشته اند زیرا اثرات مثبت و قابل ملاحظه ای بر روی جوندگان مضر کشاورزی داشته است. این سموم برای جوندگان بسیار سمی هستند و مواد غذایی کمتری نسبت به هر آنتی کواگولانت قبلی نیاز است. اگر چه مرگ با تأخیر انجام می گیرد تنها یکبار تغذیه مرگ را به دنبال خواهد داشت.اخیرا دومین نسل آنتی کواگولانت ها برای کنترل جوندگان کشاورزی با موفقیت زیادی در سراسر جهان بکار گرفته می شود. کول کلسیفرول (ویتامین D3) پتانسیل کنترل سنجاب صخره (Spermophilus variegates) و رات ها Rattus rattus) و (Rattus norvegicusدارد. در این مطالعه، اولین اطلاعات در دسترس بر روی کارایی آزمایشگاهی برومادیالون، کول کلسیفرول و فسفید روی برای کنترل موش ورامین از آفات مهم کشاورزی مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها
آزمون حیوانات
رات های تحت آزمایش از مزارع برنج و نیشکر گرفته شدند و جنسیت حیوانات تعیین شدند سپس وزن شدند و جداگانه در قفس های جداگانه آزمایشگاه برای 3 هفته به منظور خو گیری آنها قبل از آزمون، قرار گرفتند. ماده های حامله، شیرده و به بلوغ نرسیده از دور خارج شدند. درجه حرارت اتاق 25 درجه سانتی گراد و سیکل تاریکی/روشنایی 12/12 ساعت بود. رات ها قبل از آزمایش تحت رژیم غذایی آزمایشگاه قرار گرفتند.
آزمون های غذایی
تجربیات به شکل آزمون های غذایی اجباری و اختیاری تنظیم شدند. برای اجرای این آزمون ها، 10 رات (5 تا از هر جنس) یکی یکی در قفس های جداگانه قرار گرفتند. تحت آزمون اجباری 1 روزه و 3 روزه، رات ها با یک نوع طعمة تر به وزن 15 و 20 گرم تغذیه شدند و طعمه های خورده نشده بعد از 24 ساعت جمع آوری شدند و برای محاسبة میانگین مصرف رات ها روزانه وزن شدند.
تحت آزمون انتخابی، جذب نسبی طعمه تعین شده در مقابل مواد غذایی معمولی محاسبه شدند، موقعیت ظرف های تغذیه روزانه، برای اجتناب از سازش مکانی تغییر داده می شدند. در طی دورة پس از تیمار، روزانه جانوران برای کنترل میزان مرگ و میر و یا علائم مسمومیت و سپس مرگ جانوران از نظر خونریزی داخلی مورد بررسی قرار دادند.
طعمه های تجاری تحت آزمایش به شرح زیر بودند:
Rampage-a، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول- یک جونده کش به صورت پلت که دربردارندة 075/0 درصد کول کلسیفرول می باشد.
Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون
ZP، طعمة فسفید روی
نتایج و بحث
آزمون اجباری
در مورد آزمون های غذایی اجباری یک روزه (جدول 1)، در مجموع میانگین روزانة جذب طعمة برومادیالون در هر دو جنس 18/2 ± 73/10 میلی گرم بود (نر 99/2 ± 84/9 میلی گرم، ماده 16/1 ± 62/11 میلی گرم). رات نر طعمة سمی کمتری نسبت به رات ماده مصرف کرد، تفاوت در جذب طعمه بین جنس ها معنی دار نبود (005/0 <P). بنابراین میلی گرم برومادیالون جذب شده به ازای کیلوگرم وزن بدن در نر کمتر از ماده بود. در مجموع میانگین روزها برای مرگ و میر 35/2 ± 6/12 روز (دامنة 6 تا 20) بود. میانگین نسبت مرگ و میر تا حدی در ماده ها بالاتر از نرها بود. این به علت جذب بیشتر ماده مؤثرة سم توسط ماده ها نسبت به نرها بوده است. همچنین نتایج مطالعه حاضر توسط Marsh (1977) در شرایط آزمایشگاهی روی Rattus rattus تأیید شده است، در شرایطی که میانگین مقدار مصرف در رات با رژیم غذایی معمولی بیشتر از رژیم غذایی تیمار شده بود. در مورد طعمة کول کلسیفرول (Rampage-a) رات نر طعمة بیشتری (77/0 ± 22/8 میلی گرم) نسبت به رات ماده (58/1 ± 60/4 میلی گرم) مصرف کرد. بنابراین میلی گرم سم جذب شده بر کیلوگرم وزن بدن در نر نسبت به ماده بیشتر بود. به هر حال تفاوت معنی داری مشاهده نشد. رات های نر دیرتر از رات های ماده مردند. در مورد طعمة فسفید روی، 6 تا از 10 رات در یک روز تغذیه مردند. بقیه اساسا از طعمه نخوردند، و این ممکن است به علت طعمه گریزی باشد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف طعمه بین جنس ها مشاهده نشد.


تحت آ‍زمون غذایی اجباری 3 روزه (جدول 2)، در مجموع میانگین روزانه مصرف طعمة برومادیالون در هر دو جنس 71/0 ± 27/17 میلی گرم بود ( نر 08/1 ± 16/17 میلی گرم و ماده 06/1 ± 40/17 میلی گرم). تفاوت معنی داری در مقدار مصرف در بین جنس ها مشاهده نشد. همچنین میلی گرم ماده مؤثرة مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن تفاوت معنی داری نداشت. در مجموع تعداد روزهای مرگ و میر 02/1 ± 6/6 روز بود (نر 41/1 ± 6 و ماده 56/1 ± 2/7). در مورد کول کلسیفرول میانگین روزانه جذب 42/0 ±29/5 میلی گرم بود. مانند آزمون یک روزه رات های نر نسبتا طعمه بیشتری نسبت به رات های ماده مصرف کردند، اما تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع میانگین ماده مؤثره مصرف شده بر کیلوگرم وزن بدن 89/1 ± 49/21 بود (نر 66/2 ± 37/20 و ماده 92/2 ±62/22). میانگین روزهای مرگ و میر 61/0 ± 8/3 (دامنة 2 تا9 روز) بودند.





آزمون انتخابی
تحت آزمون غذایی انتخابی، در مجموع میانگین روزانه مقدار مصرف طعمة برومادیالون (Contrac-a) 11/1 ± 57/15 میلی گرم بود (جدول3). تفاوت معنی داری بین طعمه های تینار شده و بین جنس ها مشاهده نشد. میانگین روزهای مرگ بین ماده و نر بسیار متفاوت بود. رات های ماده مقاوم تر نسبت به نر ملاحظه شدند. در مورد طعمه کول کلسیفرول، در مجموع مقدار مصرف در بین طعمه های تیمار شده معنی دار ثبت شد. تفاوت معنی داری در مقدار مصرف بین رات های نر و ماده مشاهده نشد. در مجموع روزهای مرگ و میر 74/1 ± 7/8 روز (رنج 1 تا 12 روز) بودند. نتایج مطالعة انتخابی به وضوح جذب بیشتری از طعمة کول کلسیفرول در مقایسه با طعمة معمولی نشان داد.






نتیجه گیری
3 طعمة تجاری ، Rampage-a ، طعمة تیمار شده با کول کلسیفرول؛ Contrac-a، طعمة تیمار شده با برومادیالون و ZP، طعمة فسفید روی تحت آزمون های غذایی اجباری (یک روزه و 3 روزه) و انتخابی بر علیه موش ورامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. طعمة فسفید روی 60 درصد مرگ و میر داشت. بقیه که زنده مانده اند به علت طعمه گریزی از طعمه مصرف نکردند. در مورد طعمه برومادیالون و کول کلسیفرول، طعمة کول کلسیفرول اثر خوبی را برای کنترل موش ورامین نشان داد. نتایج بوسیلة آزمون انتخابی طعمه های تیمار شده در مقابل طعمه های معمولی تأیید شدند بطوری که طعمه های تیمار شده نسبت به طعمه های معمولی بطور معنی داری بیشتر توسط رات ها مصرف شدند. آزمون آزمایشگاهی برای تعیین غلظت ماده مؤثره سم ضروری می باشد. مطالعات میدانی باید برای ارزیابی طعمه کول کلسیفرول برای کنترل گونه های دیگر جوندگان کشاورزی طراحی گردد.

علف کش ها


علف کش ها

علفهای هرز از تاثیرات زندگی اجتماعی بشر است. انسان معاصر مفهوم علف هرز را به صورت یک گیاه ناخواسته در یک مکان توصیف نموده است....


چند میلیون انسانهای اولیه می‌توانستند به سادگی بر روی زمین زندگی کنند اما امروز نزدیک 6 میلیارد انسان ، غذا و پوشاک و تفریح و فضای کافی برای زیستن می‌خواهند و ما اگر بخواهیم برای کلیه انسانهای زنده غذای کافی تهیه بکنیم، تقریبا تمامی اراضی قابل کشت مورد نیاز خواهد بود.

با ازدیاد جمعیت و کمی میزان عرضه غذا ، هر جریب از اراضی حاصلخیز باید مورد توجه خاص قرار گیرد و تلفات محصول توسط علفهای هرز قابل تحمل نخواهد بود. انقلاب مکانیکی روشهای کشاورزی را بطور کامل تغییر داد و اکنون انقلاب شیمیایی آن را به سوی قله‌های جدید کارایی به پیش می‌برد. بخش اصلی انقلاب شیمیایی استفاده از علف کشها جهت کنترل گیاهان نامطلوب است.

تقسیم بندی علف کشها

بسیاری از مواد شیمیایی با خواص مختلف به حوزه کنترل شیمیایی علفهای هرز راه یافته‌اند. تلاش فراوان جهت یافتن ترکیبات مسموم کننده گیاهان در طی 25 سال گذشته منجر به افزایش زیادی در تعداد علف کشهای موجود شده است. علف کشها را می‌توان به چند روش تقسیم بندی کرد.

طبقه بندی شیمیایی علف کشها

  • علف کشهای معدنی: از این علف کشها می‌توان به این موارد اشاره کرد: سولفات مس ، هگزا فلورات ، اسید سولفوریک ، اتیلن دی آمین مس ، بورات و ...
  • علف کشهای آلی: آلیفاتیکها ، آمیدها ، بنزوئیکها ، دی نیتروآنیلینها ، دی فنیل اترها ، نیتریل‌ها ، فنوکسی‌ها و ... از این دسته هستند.

طبقه بندی بر اساس نحوه مصرف

  • مصرف بر روی برگها: نیتروفن ، پاراکوت ، پروپانیول ، آسولام ، دالایون و باربان
  • مصرف بر روی خاک: آلاکر ، بوتام و متازول ، ورنولیت و ...

عکس‌العمل گیاهان نسبت به علف کشها


عکس‌العمل گیاهان نسبت به علف کشها

علف کشها ، تغییرات متعددی را در رشد و ساختمان گیاه موجب می‌گردند. حدود این تغییرات از بازدارندگی محض رشد ، تا ناهنجاریهای فاحش مورفولوژی می‌باشد. این مواد ممکن است بر گل گیاه تاثیر گذاشته، یا اینکه فقط اندامهای خاصی را تغییر دهند. اثرات علف کشها ممکن است از یک گونه گیاهی به گونه دیگر متفاوت باشد. ولی اختلافات بین گندمیان و گیاهان پهن برگ متداول است....


باید به خاطر داشت که تغییرات بیوشیمیایی بر تغییرات قابل رویت در رشد و ساختمان گیاه مقدم می‌باشند. علف کشها باعث تغییر در تقسیم سلولی ، طویل شدن سلول و تمایز بافتها و همچنین باعث فساد سلولی و بافتی می‌شوند. این تغییرات موجب ممانعت از رشد ، آویختگی برگها ، اثرات ظاهری ، زردی برگها ، سفید برگی و بافت‌مردگی شده و تشکیل کوتیکول را کاهش می‌دهد و نیز باعث تغییر شکل اندامها و غشای پلاسمایی می‌گردند.

جذب علف کشها توسط اندامهای گیاهی

جذب و انتقال علف کشها از جمله مهمترین مسائل مورد توجه متخصصین علفهای هرز است. زیرا هر ترکیب شیمیایی برای اینکه بتواند به عنوان یک علف‌کش موثر واقع شود باید وارد گیاه شده و به محل عمل خود انتقال یابد. محل مصرف علف کش نقش مهمی در جذب و انتقال آن دارد.

جذب برگی

علف کشهایی که بر روی برگ مصرف می‌شوند قبل از اینکه به فضای بین سلولی برسند باید از بین ترکیبات مختلف با ساختمانهای گوناگون عبور کنند. این مسیر شامل لایه کوتیکولی ، دیواره سلولی و غشای سلولی می‌باشد. لایه کوتیکولی مهمترین مانع در مسیر جذب است.

جذب بوسیله اندامهای زیر زمینی

تعداد زیادی از علف کشها به سهولت توسط ریشه ، ساقه‌های در حال خروج از خاک و سایر اندامهای زیر زمینی گیاهان جذب می‌شوند. ریشه‌های جوان نیز نظیر برگها موانع مشابهی را که شامل کوتیکول ، دیواره سلولی و غشای سلولی می‌باشند، در مقابل علف کشها قرار می‌دهند. البته بر اساس سرعت جذب و مقدار ماده جذب شده به نظر می‌رسد که کوتیکول ریشه نسبت به کوتیکول برگ به مراتب نفوذ پذیری بیشتری در مقابل علف کشها داشته باشد. محل اصلی ورود علف کشها بین 5 تا 50 میلیمتری بالاتر از نوک ریشه است.

انتقال علف کشها

بعد از اینکه فرایند جذب کامل شد، انتقال علف کشها به محل عمل آن مهمترین پدیده فیزیولوژیکی از نقطه نظر نحوه عمل علف کشها می‌باشد. علف کشها در درون گیاه از طریق سیستمهای سیم‌پلاستی و آپوپلاستی انتقال می‌یابند. سیستم آپوپلاست مجموعه بهم پیوسته فضاهای بین سلولی ، دیواره‌های سلولی و آوندهای چوبی تکامل یافته است و نوعی محیط غیر زنده محسوب می‌شود. سیستم سیم پلاست مجموعه بهم پیوسته پروتوپلاسم درون گیاه را دربرمی‌گیرد که شامل سیتوپلاسم هر یک از سلولها ، شبکه ارتباطی داخلی این سلولها یعنی پلاسمودسماتا و آوندهای آبکش می‌باشد. این سیستم محیط زنده در نظر گرفته می‌شود.

سرنوشت مولکولی علف کشها در گیاهان عالی

گیاهان عالی آرایش مولکولی علف کشها را توسط طیف متنوعی از واکنشهای شیمیایی تغییر می‌دهند، گر چه در اغلب موارد این واکنشها بوسیله آنزیمهای خاص کاتالیز می‌شوند ولی به نظر می‌رسد که بعضی از آنها غیر آنزیمی باشند. در اکثر موارد آنزیم یا آنزیمهای خاصی که در این امر دخالت دارند، هنوز استخراج و خصوصیت‌یابی نشده‌اند. معلوم شده است که انواع واکنشهای زیر با ترکیباتی که بطور طبیعی در گیاهان ایجاد می‌شوند در تجزیه علف کشها در گیاهان عالی دخالت دارند: اکسیداسیون ، احیا ، هیدرولیز ، هیدروکسیلاسیون ، دهالوژناسیون ، دآمیناسیون ، دکربوکسیلاسیون

علف کش های پهن برگ مزارع گندم (2,4-D)


علف کش های پهن برگ مزارع گندم (2,4-D)

پهن برگ کشهایی که در زراعت گندم مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از :2.4D (یو46) ،2.4D+MCP ، تری بنورون متیل (گرانستار)،  بروموکسینیل  (پاردنر)، مکوپروپ+دیکلوپروپ پی+MCPA (دوپلسان سوپر)، ایمازا متابنز-  متیل (آسرت) و دای‌کامبا (بانول)....


خصوصیات پهن برگ کشهای گندم نیز به طور خلاصه در زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت:

2,4-D (یو-46 دی‌فلوئید):  علف کشی سیستمیک از گروه اسید فنوکسی استیک (اکسین) بوده و به طور گسترده‌ای در مزارع غلات مصرف می شود. علت امر قیمت مناسب علف‌کش و کنترل طیف وسیعی از علف‌های هرز پهن برگ گندم می‌باشد. کنترل مطلوب علف های هرز، بدون آسیب دیدن گندم، زمانی حاصل می شود که این علف‌کش در زمان مناسب مصرف شود. دوره های حساسیت غلات به 2,4-D در مواقعی است که رشد آنها سریع است. این مراحل عبارتند از: صفر تا 4 برگی و از ساقه رفتن تا گلدهی. سمپاشی در مرحله 4 برگی سبب بدشکلی خوشه ها، پیازی شدن برگها، کوتولگی عمومی گیاه و کاهش عملکرد می‌گردد. سمپاشی در مرحله آغاز ساقه رفتن تا گلدهی معمولاً عملکرد را به طور جدی کاهش می دهد. در مرحله ساقه رفتن میان گره ها به سرعت طویل می گردند.

مراحل حداقل حساست گندم  به علف کش 2, 4 –D عبارتند از 4 برگی تا ساقه رفتن و از خمیری نرم دانه تا رسیدن دانه. مرحله 4 برگی تا ساقه رفتن که شامل پنجه زنی کامل می باشد، بهترین زمان برای سمپاشی 2, 4 –D است. در این مرحله گیاه زراعی به طور نسبی متحمل بوده و علف‌های‌هرز نیز معمولاُ کوچک می‌باشند، لذا به آسانی کنترل می شوند. علاوه بر آن در این مرحله رشدی، ادوات سمپاشی زمینی خسارت زیادی را به گندم وارد نمی کنند. هر چند غلات در مرحله خمیری نرم دانه تا رسیدن بسیار متحمل به 2, 4 –D هستند، ولی در این مرحله سمپاشی توصیه نمی شود. زیرا اولاً تا رسیدن به این مرحله علف‌های هرز خسارت خود را وارد کرده اند. ثانیاً ادوات سمپاشی زمینی نیز در این مرحله خسارت زیادی به گندم وارد می کنند و ثالثاً احتمال باقی ماندن 2, 4 –D در دانه های برداشت شده وجود دارد. به طور کلی ارقام گندم بیشترین تحمل را نسبت به 2, 4 –D داشته و جو و یولاف در مرحله بعد قرار دارند. ضمناً  فرمولاسیون استر 2, 4 –D موثرتر از فرمولاسیون نمک است، ولی به دلیل فرار بودن استر ها کاربرد آنها مشکل بوده و احتمال دریفت بخصوص برای محصولات مجاور مزرعه گندم وجود دارد. شکل 6 مراحل مختلف رشد غلات و حساسیت آنها به 2, 4 –D را نشان می دهد.

2,4-D+MCPA (یو-46-کمبی فلوئید) : علف کشی مخلوط از دو گروه اسید فنوکسی استیک و اسید آریلوکسی آلکانوئیک بوده و در ایران بجای 2.4Dاغلب از این علف کش به دلیل وسیع تر بودن طیف علف کشی آن و کریستالیزه شده 2.4Dبه تنهایی در سرمای زمستان استفاده می‌شود. علف کش MCPA مشابه 2, 4-D  عمل می کند، ولی انتخابی تر از آن است و به گیاه زراعی نیز آسیب کمتری وارد می سازد. البته از نظر اقتصادی نیز مقداری گرانتر است. مخلوط این  دو علف کش به صورت نمک دی متیل آمین و به نسبت 5/31% از MCPA و 36% از 2, 4-D مورد استفاده قرار می گیرند و فرمولاسیون آن محلول در آب است. مراحلی که گندم به این علف کش حساسیت نشان می دهد مانند علف کش 2, 4-D است.

اصولاً در مصرف علف‌کش‌های هورمونی ( شبه اکسین ها) باید دو نکته را مد نظر قرار داد.:

   1.    چون  باقیمانده علف کش در سمپاش می تواند موجب آسیب به گیاهان حساس گردد. بنابراین باید بعد از سمپاشی، سمپاش را با پودرهای لباس شویی و اگر ممکن باشد با آب گرم خوب شستشو داد.

    2.     از آنجا که برخی گیاهان مانند پنبه، گوجه فرنگی، انگور، پسته، مرکبات، بسیاری از سبزی‌ها و خلاصه تمامی گیاهان پهن برگ به علف‌کش‌های هورمونی حساسیت دارند، بنا براین در هنگام سمپاشی باید دقت نمود که علف کش از طریق بادبردگی به گیاهان خارج از هدف برخورد نکند و سمپاشی باید با فشار کم و در هوای آرام صورت گیرد. سمپاشی در هوای گرم ممکن است سبب بخار شدن علف کش شود و اگر جریان هوا کند باشد و بخصوص اگر وارونگی داشته باشد، انتقال توده بخار به مزارع حساس مجاور می تواند آسیب فراوانی را سبب شود.

تری بنورون متیل (گرانستار): این علف کش تماسی و از گروه سولفونیل‌اوره‌ها بوده و کاملاً انتخابی مزارع غلا ت است. اگر گرانستار با سورفکتانتهای غیر یونی مصرف شود، اثر آن افزایش می یابد. بسیاری از منابع دلالت بر ناسازگاری آن با باریک برگ کش ها داشته وحاکی از آنند که در صورت اختلاط آن با باریک برگ کشها، کمترین اثر آن کاهش تاثیر 15 تا 20 درصدی باریک برگ کشهاست. در ایران نیز اغلب با باریک‌برگ‌کش تاپیک بصورت مخلوط استفاده می‌شود. در صورتی که این علف‌‌‌کش همراه با برخی سموم فسفره یا کودهای شیمیایی حاوی سورفکتانت مصرف شود، ممکن است در گندم سوختگی ایجادکند. از آنجا که این علف کش کم مصرف است، مقدار بسیار اندک از باقیمانده آن در سمپاش و یا پاشیده شدن آن به مناطق غیر هدف، زیانبار است. بنابراین هنگام سمپاشی گرانستار باید از بادبردگی آن به اطراف و یا ریخته شدن آن در جوییهای آب جداُ خودداری نمود.

بروموکسینیل  (پاردنر): بروموکسینیل علف کش تماسی و از گروه نیتریل‌ها بوده و بر علف های هرز بسیار جوان که بیش از دو تا چهار برگ ندارندمؤثر است. از آنجا که علف کش مذکور تماسی بوده و در گیاه ضعیف انتقال می یابد، بنابراین توصیه می شود هنگام سمپاشی سطح علف‌هرز به طور کامل سمپاشی شود. چنانچه این علف کش دیر مصرف شود، رشد گندم باعث کاهش سطح تماس علف کش شده و بنابراین کارآیی آن کم می شود. ضمنآُ تاثیر بروموکسینیل برعلف‌های هرزی که زیاد رشد کرده اند کمتر از علف‌کش‌های هورمونی است. خطر بادبردگی این علف کش نیز از علف‌کش‌های هورمونی کمتر است. مخلوط بروموکسینیل با MCPA باعث کنترل طیف گسترده تری از علف‌های هرز می شود.هوای سرد و ابری، اثر این علف کش را کاهش می دهد. اختلاط آن با باریک برگ کشها نیز عملی است، ولی تاثیر نسبی آنها را کاهش می دهد. نکته ای که در خصوص این علف کش باید در نظر داشت ایین است که چنانچه گیاه زراعی در معرض تنش رطوبت یا تیمار چرا قرار گرفته است، حداقل تا 30 روز پس از رفع تنش نباید از این علف کش استفاده نمود.

مکوپروپ+دیکلوپروپ پی+MCPA ( دوپلسان سوپر):  علف کشی مخلوط و متعلق به گروه‌های اسید آریلوکسی آلکانوئیک، اسید فنوکسی استیک و اسید پروپیونیک می‌باشد. نسبت ترکیبات بکار رفته در این علف کش شامل 160 گرم MCPA + 310  گرم دیکلوپروپ+ 130 گرم مکوپروپ در لیتر می‌باشدکه جمعا %60 ماده موثر این علف‌کش را تشکیل می‌دهند. میزان تاتثر این علف‌کش در هوای سرد کاسته می‌شود.

تمام مواردی که در خصوص علف‌کش‌های هورمونی ذکر شد، برای این علف کش نیز صادق است. این علف‌کش با شروع ساقه‌دهی نبایستی مصرف گردد.

دای‌کامبا (بانول): علف‌کشی سیستمیک و از گروه اسید بنزوئیک (اسید آریل کربوکسیلیک) می‌باشد. این علف کش از طریق برگ و ریشه جذب گیاه می گردد و در اغلب موارد علف های هرزی که توسط 2.4D کنترل نمی شوند توسط این علف کش کنترل می گردند.